فاطمه شعبانی : «منصور ضابطیان» در شبکه دو تلویزیون، با برنامه «محاکات» به تهیه کنندگی «جوادفرحانی» وکارگردانی «مریم نوابی نژاد» آمده است تا سنت حکایت و قصه گویی را زنده کند. نام برنامه محاکات هرچند کمی غریب به نظر می آید و به معنای حکایت کردن یا عین قول کسی را نقل کردن است. برگ برنده محاکات بیگمان خود منصور ضابطیان است!. ضابطیان روزنامه نگاری است که سالها در مجله چلچراغ با گزارشهای جذاب به سبک و سیاق خودش، قلم زده و محاکات فرصت جدیدی است که مجددا این روزنامه نگار را در قامت مجری در قاب تلویزیون ببینیم. در برنامه محاکات قرار است آدمهای معمولی داستان زندگی خود را با همه فراز و نشیبها نقل کنند تا داوران و کارشناس مهمان نظر دهند که به ساخت فیلم میآید یا نه؟ گفتگوی ما را با مجری برنامه محاکات بخوانید:
انتقادی که به نوع اجرای مجری برنامه هایی با سبک و سیاق محاکات میشود اشک درآوردن بینندگان است، خوشبختانه ما این قضیه را در اجرای شما نمیبینیم چقدر تلاش کردید که برنامه به سمت برنامههایی با سبک ماه عسل نرود؟

یکی از بزرگترین چالشهای من در این برنامه همین ماجرا بود. هدف برنامه ما قصه گویی است نه اشک در آوردن. من تمام تلاشم را برای هدایت بهتر قصه میکنم نه اینکه باتحریک احساسات مهمان یا کارشناسها و مخاطب اشک در بیاورم؛ برنامههایی از این دست به اندازه کافی در تلویزیون تولید میشود،ما پشت ماجرای قصه زندگی آدمها روی هنر قصه گویی تاکید داشتیم اینکه کی بهتر قصه میگوید؟ و از طرفی کدامیک از این قصه ها میتواند دستمایه یک اثر ادبی و نمایشی قرار بگیرد؛ بنابراین سعی میکردم احساسات را تحریک نکنم و قصه درست روایت شود.
مقصد محاکات چیست؟ و قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ما به شدت روی قصه گویی تمرکز داریم؛ به نظرما قصه ها میتوانند به ما چیز یاد بدهند، ما را سرگرم کنند و هزار و یک خاصیت دیگر دارد. قصه در ادبیات فارسی جایگاه ویژهای داشته است ماهرچقدر بتوانیم سمت و سوی درست تری به قصه ها بدهیم و آدمها بتوانند قصه های واقعی زندگیشان را بهتر و جذابتر تعریف کنند و آموزش بیشتری در دلشان داشته باشد و ببنیم چطور میشود این قصهها به اشکال دیگر هنری تبدیل شود؛ اینها کارهای مهمی است که محاکات قصد انجامش را دارد.
قرار است قصه این مهمانها به جای خاصی برسد؟قرار است یک قصه برای تبدیل به فیلمنامه و یک قصه برای تبدیل به یک اثر ادبی انتخاب شود و تلاش میکنیم در اختیارگروههای مناسب برای تبدیل به فیلمنامه و رمان قرار گیرد. این برنامه خروجی دارد و یکی از تفاوتهایش با برنامه هایی با دو صندلی و دو مهمان که صحبت میکنند و گاهی وقتها اشکی درمی آورند که در جای خودش ارزشهای لازم را دارد، به خروجیها فکر میکند که چطور میشود قصههای معمولی آدمها دستمایه ادبیات قرار گیرد.
پس میتوان از برنامههایی مثل محاکات انتظار داشت که کمک کنند به فیلمنامه نویسها و نویسنده ها برای خلق آثار جدید و غیر تکراری؟این قصه های واقعی که گاهی قصه های عجیب و گاهی قصه های معمولی دارند، میتواند بهترین دستمایه برای نوشتن فیلمنامه های متفاوت باشد. ما در برنامه بارها این جمله داستایفسکی در خطابه پوشکین را تکرار کردیم که هیچ چیز شگفت انگیزتر از واقعیت نیست. گاهی ما از واقعیت غافل میشویم و دنبال ماجراهای عجیب وغریب غیر واقعی هستیم ؛محاکات یادآوری میکند همین ماجراهای واقعی اطراف ما میتواند ساعتهای طولانی آدمهای دیگر را سرگرم کند و به آنها چیز یاد بدهد.
چطور شد که شما این اجرا را قبول کردید؟ و در این اجرا خودتان هستید یا نه شما در خدمت برنامه اید؟به هرحال مجری خوب باید انعطاف لازم برای تطبیق خودش با برنامه را داشته باشد. طبیعی است که من هم به عنوان یک مجری این کار را انجام بدهم و اجرایم در این برنامه با اجراهایی که در برنامه های دیگر داشته ام تفاوت داشته باشد. معمولا برنامه هایی که اجرا کردم، برنامه هایی آرام و شبانه با حال و هوای ادبی - هنری خاص بوده است و اغلب با یک نفر طرف بوده ام، اما برای رسیدن به این نقطه ، خانم مریم نوابی نژاد خیلی موثر بودند و با راهنمایی هایشان به من کمک کردند که به اجرایی در خدمت این برنامه برسم.
چهره و استایل متفاوتتان برای این برنامه شکل گرفته است؟ نه، بعد از کرونا و تعطیلی آرایشگاهها مدتها بود ریش گذاشته بودم و این همزمان با پیشنهاد برنامه محاکات شد، دوستان هم پیشنهاد کردند که اگر با همین استایل باشم بهتر است، در حقیقت این استایل دستاورد کروناست!
به جرات میتوانیم بگوییم خانم نوابی نژاد کسی است که پای مردم معمولی وعادی را به تلویزیون باز کرد، کار کردن با خانم نوابی نژد چطور است؟خانم نوابی نژاد روزنامه نگار درجه یک در موضوعهای اجتماعی اند که سوژههای خوبی را پیدا میکنند وسوژهها رابه خوبی هدایت میکنند؛ برای تبدیل شدن به یک برنامه تلویزیونی که کارگردان و تهیه کننده تلویزیونی در خدمت برقراری ارتباط با آن آدمها قرار بگیرد. طبیعتا برای خود من موقعیت خوبی بود که در کنار خانم نوابی نژاد سوژههای ناب را کار کنم.
خودشما هم روزنامه نگارید، میخواستم بپرسم شماروزنامه نگاری هستید که اجرا میکند یا مجری ای که روزنامه نگار هست؟بیش از اینکه دوست داشته باشم جایی از من به عنوان مجری، روزنامه نگار، تهیه کننده، کارگردان یاد شود مایه افتخارم بوده که من را به عنوان نویسنده تلقی کنند. البته بگوییم ژورنالیستی ای که من انجام میدهم میتواند همه اینها را در خودش داشته باشد ؛گاهی خودش را در قالب اجرا، گاهی در قالب نویسنده، یا تهیه کننده یا کارگردان یا اجرای برنامه رادیو نشان میدهد؛ خیلی تفاوت نمیگذارم، اما بیتعارف نویسندگی را خیلی بیشتر دوست دارم.
شما قبلا برنامه خاطره بازی نقره را داشتید،کمی از برنامه نقره بگویید؟ برنامه نقره سال ۱۳۷۸-۱۳۸۸ در شبکه اول ساخته شد، یک جور آغاز نگاه به نوستالژی دهه ۶۰ در تلویزیون بود. قبل از برنامه نقره نوستالژیهای تلویزیون نوستالژی پدرهای ما بود. اواخر دهه هشتاد یکدفعه متوجه شدم در مکالمه بین خودم و دوستان هم نسلم، بلافاصله پای « یادش به خیرها» به وسط کشیده میشد. درباره چیزهایی که در دهه ۶۰ داشتیم ازجمله مهد کودک، مدرسه یا برنامههای رادیو و تلویزیونی. از دل اینها برنامه « نقره » بیرون آمدکه به جرات میتوانم بگوییم نخستین برنامه در این حوزه بود. متاسفانه با استقبالی که از این برنامه شد بسیاری از دوستان در شبکههای دیگر به ماجرای نوستالژی دهه ۶۰ پرداختند، اما بعضی وقتها متاسفانه آنتن تلویزیون به آرشیو تلویزیون دایورت میشد. در شرایطی که در « نقره » ما ساعتها در آرشیو تلویزیون وقت سپری میکردیم که ۵ یا ۳ دقیقه از یک برنامه را پخش ویادی از آدمهایش کنیم. اصلا قرار نبود برنامههای قدیمی دوباره تکرار شوند به خاطر اینکه آنها برای دوره خودشان بودند. البته در این میان برنامه چهل تیکه شبکه نسیم ارزشهای هنری خودش را دارد و از آن دست برنامهها نیست که که نوستالژی دهه ۶۰ را به ابتذال بکشد، ولی به هرحال این ماجرا بعد از نقره خیلی دستمالی شد.
این روزها فضای مجازی بسیاری از مجریها و گزارشگران را در تیررس قرار داده، فضای مجازی چقدر کار شما را به عنوان مجری سخت کرده است؟طبیعتا ما همیشه در تیررس و زیر ذره بین بوده ایم الان فضای مجازی سرعتش را کمی بیشتر کرده است، ولی به هرحال شما به عنوان یک مجری باید مراقبت کنید از رفتار و کلامتان، از جایی که میروید و کاری که میکنید این همیشه بوده و حالا یک کمی بیواسطهتر شده است. این از جهتی خوب است که شما را ملزم به مراقبت بیشتر و درست صحبت کردن، میکند. اینکه هر حرفی را روی آنتن نزنید و بتوانید خوب اجرا کنید و کمتر پیش میآید که بتوان از کنار اشتباهات گذشت و کسی نفهمد!
دوست نداشتید این برنامه به جای تولیدی برنامه زنده بود؟ الزامی نداشت که زنده باشد، شما وقتی با آدمهایی صحبت میکنید که مدیوم تلویزیون و برنامه زنده را نمیشناسند ممکن است حرفهایی از لحاظ ریتم بزنند- از لحاظ ممیزی نمیگویم- اگر برنامه شما تولیدی باشد شما میتوانید وقتی کسی چیزی را روایت میکند میتوانید صحبتش را قطع کنید و بگویید که اینجا را دوباره بگو یا اینجا را اشتباه گفتی، اما در برنامه زنده جایی برای تصحیح نمیماند.
چرا برای این برنامه خیلی کم تبلیغ شد؟به نظرم به اندازهای که بضاعت شبکه ۲ بود و باکسهای خالی داشت ،برایش تبلیغ انجام گرفته و تیزرش پخش شده است. درفضای مجازی پیج رسمی دارد و به هرحال جدای تبلیغات، برنامه خودش باید خودش را معرفی کند؛ برای محاکات به نظرم اتفاق خوبی است که بعد از ۲ ماه انقدر بیننده دارد و مردم دنبالش میکنند.
شما بازخورد خاصی از این برنامه گرفتید؟بله خوشبختانه هر بخشی که پخش میشود کلی پیامهای مثبت و منفی دارم. وزیر ارشاد جایی مستقیم به محاکات اشاره کرده اند و حتی شنیده ام نماینده های مجلس در سخنرانیهایی که داشته اند به محاکات اشاره کرده اند؛ این اتفاق خوبی است که برنامهای دیده و درباره اش صحبت شود.
بیشترین بازخورد را از کدام قسمت برنامه گرفتید؟در ایام نوروز قسمتی که با حضور نصرالله رادش بود خیلی بازخورد داشت. درآن برنامه آقای رادش در باره کتابی صحبت کردند ،جالب اینکه یکی از دوستان که اپلیکیشن فروش کتاب دارند، گفتند همان شب ما ۵ هزار جلد از آن کتاب را فروختیم! خب این خیلی اتفاق خوب و مهیجی برای من بود که شما روی بازار کتاب اثر بگذارید. در ایام ماه رمضان هم قسمتی که درباره مجسمه ساز افغان آقای علیخان بود، خیلی دیده شد.
سرنوشت برنامه رادیو هفت چه میشود؟با برنامه رادیو هفت هنوز وارد مرحله عقد قرار داد جدید نشده ایم، ولی بنابرصحبت اولیه قرار شد که ان شاالله اول تابستان شروع کنیم. اما به هرحال من یک زمانی در باره یک برنامه با قطعیت صحبت میکنم که آن برنامه روی آنتن رفته باشد قرار اول تابستان است، اما امکان دارد هر اتفاق دیگری بیفتد.
سوالی است که نپرسیده باشم؟فقط میخواستم از آقا جواد فرحانی تشکر کنم، به عنوان تهیه کنندهای که وقتی آدم باهاش کار میکند خیالش راحت است که فقط میتواند به تولید فکر کند نه مسایل حاشیه ای. همینطور از گروه محاکات که یک گروه حرفهای بودند تیم ۵۰ نفره که مثل چرخ دنده تلاش میکردند تا برنامه به بهترین نحوه روی آنتن برود. معمولا در برنامههای تلویزیونی مجری ها، چون جلوی دوربین و چهرهشان آشناتراست به عنوان کسی که علاوه برسابقه اجرا سابقه تهیهکنندگی و کارگردانی را دارم به جرات میتوانم بگویم هیچ مجری درجه یکی نمیتواند کار بد یک غیر حرفهای را خوب جلوه بدهد اگر میبیند که محاکات سروشکلش خوب است و مردم دوستش دارند بخش کوچکیاش به خاطر حضور من است و بقیه اش به خاطر تیم خوبی است که آن پشت باعث میشود من برنامه را با حال خوب اجرا کنم.